یه شبایی دلم تنهایی میخواد
یه روزایی دلم غم داره زیاد
یه وقتا حوصله خودمم ندارم
نترس اگه دیدی صدام در نمیاد
بازم برای من امن ترین جاس
قلعه ی ما بین دستات
قلب تو هم مثل منه زخم خورده ی خیلی جنگاس
خودم ، خودت، خدا برام مثلث قدرتِ
وقتی غریب و اشنا دنبال فرصتِ
حق بده قفل ام هــــی
چوب خطم پر شده اخرین فرصتِ
کُرُس
حتی دست تا ارنج باشه خامه و عسل
گاز میگیرن غریب و اشنا از حسد
خدا شاهده که یکی یدونمی
ولا ویزا نمیدم کَسی بیاد سمتم اصن
برموداس مُخم فکرا گُم میشه
نزدیکا چند باری زدن از ریشه
همه روباهن هوا گُرگ میشه
ببخش اندازه کافی من نبودم پیشت
من بعد میخوام خودمون باشیم ترجیها
تصمیمم سکوتِ الــان
این روزا انقدر ریختم تو خودم که ممکنِ
قلبم وایسته هر آن
بین مردم گُمم و دیگه داره یادم میره خودمُ چه برسـه بــه تو
ببخش نشنیدم دردِ دلتو چیزی نمونده ازم که برسه به تو !
رِ به رِ از خودم دَر میرم هــی
خورد شدم ولی کردم رِی
و
کَندم پِــی و هفت خوان رستمُ هر شب طِــی
ببخش اگه کنار من تلخ شده لحظه هات
زندگیم تلاتم موج بین سخره هاس
نوسانام دائمیه گاهی طوفانیه دلم گاهی مثل امشب گُمِ نعره هام
خسته از همه خسته از خودم
ادما که تشویق و مسخره ام کنن
دشمنا دونه دونه میان دست میدن
اشناها قاتل خنده هام شدن
هر کی هر چی کَند بخشیدم
دنیا میزد و من میرقصیدم
این زخما که رو تنم میبینی
همه یادگاری رفیقای نزدیکن
حتی دست تا ارنج باشه خامه و عسل
گاز میگیرن غریب و اشنا از حسد
خدا شاهده که یکی یدونمی
ولا ویزا نمیدم کَسی بیاد سمتم اصن
برموداس مُخم فکرا گُم میشه
نزدیکا چند باری زدن از ریشه
همه روباهن هوا گُرگ میشه
ببخش اندازه کافی من نبودم پیشت
۲
برموداس مُخم فکرا گُم میشه
نزدیکا چند باری زدن از ریشه
همه روباهن هوا گُرگ میشه
ببخش اندازه کافی من نبودم پــــیشِت
برموداس مُخم فکرا گُم میشه
نزدیکا چند باری زدن از ریشه
همه روباهن هوا گُرگ میشه
ببخش اندازه کافی من نبودم پــــیشِت